فروزان کوچولوی منفروزان کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

دختر کوچولوی من

آخه کی میای عزیزکم.............

1392/9/20 18:54
نویسنده : مامان نرگس
244 بازدید
اشتراک گذاری

دخملی ناز مامان...نمیدونم چرا اینقده بی تاب دیدنت شدم. دوست دارم ببینمت... یعنی شبیه

کی میشیخیال باطل

بابایی میگه میشه یه نرگس کوچولو.... ولی مژه هاش شبیه من بشه هااااااااااااااا  ( آخه مژه های

بابایی از من قشنگتره) ولی عزیزم هر طوری که باشی برای من عزیزترینی....عاشقانه دوست دارم

گل من.

دخترم این روزها داره میگذره و من منتظر اومدنتم...ماشاله دیگه سنگین شدی و مامانی خیلی  

سختش شده بشینه و بلند شه....تا بخوابم که دیگه نگووووووو.. شما همش شیطونی کن و منم

توی رویا غرق میشم

 تنبلی نمیکنم ولی دکترم میگه پیاده روی نکنم...شاید دیگه هفته های اخر بذاره ولی من توی

خونه به فعالیتهام ادامه میدم......

خیلی دلم یه هوای آزادمیخواد ...دلم میخواد برم و توی جنگل های شمال که الان 9 ماهه

ندیدمشون تنفس کنم....چقده دلم برای درختها و بارون اونجا تنگ شده.............

خدایاااااااااا وطن آدمی چیه که هنوزم دنبالشم....الان دیگه جنگل حسابی قشنگ شده ......

شده رنگارنگ...  وای داره اشکم درمیاد.... چقده دلم تنگ شده برای شهری که 24 سال توش

زندگی کردم.....

ولی اینبار که برم انشاله با شماست خانم طلای من... میریم و شهر مامانی رو میبینی ....

از اونجا برات خاطره ها میگم...

فقط بیا عسلکم...با هم میریم...بیا که خیلیها منتظرن ببیننت

 

الان به یاد جنگهای شهرمون که الان به این زیبایین چند تا عکس میذارم........


حالا دیدی دلتنگی من بی دلیل نبود.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان لي لي
21 آذر 92 3:28
خدايا!سرده اين پايين، ازاون بالا تماشاکن، اگه ميشه فقط گاهی بيا دست منو "ها"کن! خداياسرده اين پايين،ببين دستامو ميلرزه،ديگه حتی همه دنيا به اين دوری نمی ارزه!کسی اينجانمیبينه، که دنيازيرچشماته، يه عمريادمون رفته، زمين دارمکافاته! خدايا!وقته برگشتن، يه کم بامن مداراکن، شنيدم گرمه آغوشت، اگه ميشه منم جاکن؟!
مامان نرگس
پاسخ
لی لی من آغوش خداوند همیشه به روی ما بازه.... خدایا دوستامو زیر چتر مهربونی خودت خفظ کن
مامان لي لي
21 آذر 92 17:25
'دلم تنگ شده واسه قصه های قدیمی مادر بزرگ که توش آدم خوبه سختی میکشید، اذیت میشد، دنیا سر ناسازگاری باهاش داشت، همه درها به روش بسته بود امّا جوونمرد بود و راستگو و بی شیله پیله وآخرقصه همه چیز جور میشد وسختی ها تموم میشد وحق به حق دار میرسید! حیف که قصه های امروز پُر شده از آدمهای مثلأ زرنگِ نامرد!'
مامان زینب
21 آذر 92 22:40
سلام گلم واقعا که محل تولد شما زیباست ایشالا عکسای دخمل نازمون را به زودی برامون می ذاری دیگه چیزی نمونده یه وقت دیدی غافلگیرتون کرد و چند روز زودتر اومد مثل امیر من امیدوارم دلت همیشه پر از عشق و محبت باشه
مامان نرگس
پاسخ
سلام عزیزم.....راست میگی ممکنه دخملی منم زود بیاد همش این احساسو دارم...قلبون پسملی برم که هول بوده...جانم
مامان ستاره
21 آذر 92 23:26
سلام مامان نرگس مهربون .. حالت خوبه دخملیت خوبه ... شما اهل شمالی ؟ کدوم شهر ؟ مواظب خودت باش عزیزم
مامان نرگس
پاسخ
سلام ستاره جونی...خیلی خوشحال شدم دیدم اومدی وب.....دخملی که جاش خوبه... من اهل گرگانم و بعد ازدواجم اومدم شاهرود زندگی میکنم ولی هنوز بعد 4.5 سال نتونستم اینجا رو بپذیرم
راضیه
22 آذر 92 13:10
ان شاالله نی نی جون زود میاد و مامان نرگسو از دلتنگی بیرون میاره
مامان نرگس
پاسخ
مرسی عزیزدلم انشاله نینی ناز شما هم زود زود میاد توی دل مهربونت..........
مامان فاطمه
23 آذر 92 19:20
ایشالله دخملی صحیح و سالم به دنیا میاد و مامان نرگسش رو از تنهایی و دلتنگی نجات میده.مامانی مراقب دخمل کوچولوی ما باشی ها!!!راستی اسم دخملک رو به ما نمی گی؟؟؟
مامان نرگس
پاسخ
ممنون عزیزم.....چشم مراقبشم....باباش که میگه فروزان...ولیممکنه بازم عوضش کنیمفاطمه جونی رو ببوس
مامان شاهزاده کوچولو
26 آذر 92 2:57
سلام خانمی پس این نازدختری نیومد!؟ من بهت حق میدم شهرتون فوق العاده است کسی که اهل اونجا باشه محاله به جای دیگه عادت کنه تو تهرانم که بیای باز دلتنگ میشی بخدا..
مامان نرگس
پاسخ
سلام عزیزم ....دیگه داره اومدن خانم طلا نزدیک میشه.... هیچ جا وطن ادمی نمیشه..جاییکه توش بزرگ شدی حتی اگه یه روستای کوچک باشه برات بهترین جای دنیاست
نرگس مامان کوروش
28 آذر 92 10:41
سلام مامانی. عزیزم... چه عکس های قشنگی. جدا که حق داری دلت تنگ بشه. انشالله به دنیا میاد و دلت حسابی باز میشه.
مامان نرگس
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان مریم
30 آذر 92 11:01
میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی روزهای آخر پاییزت پر از خش خش آرزوهای قشنگ ! یلدا مبارک
مامان نرگس
پاسخ
مریم جون یلدای شما هم مبارک حسابی خوش بگذره عزیزم
مامان اهورا (نرگس)
4 دی 92 22:59
وای نرگس جونم!!!!از گرگان رفتی شاهرود؟؟؟!!!!!خیلی سخته که!!!! آب و هوای گرگان و شاهرود اصلا" قابل مقایسه نیست!!!! حق داری عزیز دلم.
مامان نرگس
پاسخ
ارهههههههه
مامان مریم
6 دی 92 8:44
واقعا پاییز شمال و جنگلاش و بارونش رویاییه..ما هم که وطنمون نیست دلمون براش تنگ میشه..خوشبحال گل دختری که قراره بره اونجا
مامان نرگس
پاسخ
بیشتر خوش به حال مامانشه که دلش حسابی لک زده برای جنگلای شمال بارونننننننن نگو که عاشقشم..اینجا کجا و بارون کجاااااااا