فروزان کوچولوی منفروزان کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

دختر کوچولوی من

یکی یه دونه من

 فروزان کوچولوی من تا این لحظه ، 1 سال و 1 ماه و 1 روز سن دارد .   دختر یکی یه دونه من، عزیز دل مامان و بابا، داری تند تند روزها و ماهها رو میشماری و واسه بزرگ شدن عجله داری. قربونت بره مامانی........                    فقط اومدم بهت بگم که عاشقانه دوست دارم خانم کوچولوی من. اومدم بهت بگم حالا که روزهای عمرت شده پر از 1، امیدوارم دنیای قشنگت هم پر از لحظه های 1 باشه. پر از موفقیتهای یک یک.........     ...
26 بهمن 1393

و باز هم خداااااااااا

اگر تنهاترین تنها شوم، باز خدا هست، او جانشین همه نداشته های من است.     اره دخترم اگه یه روزی، یه جایی، احساس کردی تنهاترین شدی، بدون خدا هست. اگه یه روزی دیدی هیچ کس و پیدا نمیکنی که حرف دلتو بهش بگی و بشه سنگ صبورت، بدون تنها نیستی و باز هم خدا هست. خدا و باز هم خدا.........   خدا رو توی تموم لحظه هات، توی تاروپود وجودت، توی تموم کارها و آرزوهات جا بده. به طوری که هیچ وقت حس نکنی تنهایی. هیچ وقت حس نکنی دیگه کسی هواتو نداره. خدا مهربونترینه و همیشه حواسش بهت هست. از خدا میخوام خصوصی هواتو داشته باشه.   منم هستم. بابا هم هست. خیلیها هستن که دوست دارن و هواتو دارن ولی خدا ی...
12 بهمن 1393

دی ماه..........

دی، دی، دی..... تا قبل از اینکه بیای نمیدونستم این ماه هم میشه یکی از ماه های محبوب من. تا حالا 25 ام هر ماه برای من خاطره اومدنت زنده میشد. من روزها رو میشمردم تا 25 ام می اومد و نوری قلبمو روشن میکرد که دخترم یه ماهه دیگه بزرگ شده. حالا داره کم کم اون روز دوست داشتنی میرسه. 25 دی و یکی یه دونه من داره یک ساله میشه.   سراپا شوقم... سراپا شورم.... مثه همون روزی که اومدی... مثه روزهای قبلش که منتظرت بودم... پر از احساس ناب مادرانه.   تو اومدی تا حس کنم اشک های گرم مادرانه ها رو..... تو اومدی تا درک کنم گذشت و فداکاری رو.... اومدی تا بفهمم دنیا چقدر کوچیکه اگه تو نباشی... تو اومدی تا بشنوم صدای زندگی رو.... تو اومدی ...
15 دی 1393

دختر، مادری!!!!

دخترگلم، از داشتنت به خودم میبالم و چقدر خوشحالم که هستی. از اینکه دختری همیشه سر ذوقم.... شاید خواهر نداشتمو در تو جستجو میکنم.... یه هم صحبت آشنا...... اما نه..... من خود دخترم بودنتو دوست دارم.   دختر مهربون من که وقتی مامانی از چیزی ناراحته اینقده دورم میچرخی و به زبون خودت حرف میزنی که تا خنده ام رو نبینی نمیخندی.....قربون احساس پاکت برم قشنگم.   فرشته زیبای من، ناب ترین لحظه ها واسه من و توئه..... وقتی توی آغوشمی و نگاهت با نگاهم گره میخوره دلم از عشق پاکت میلرزه.. این یه احساس آشناست واسه من.   دختر کوچولوی من، وقتی سه تایی دستامون دور هم میپیچه خوشبختی رو نفس میکشم. چقده بودنتونو دوست دارم. من چقده...
24 آذر 1393

برام بمون همیشه

دخترک من، نازکتر از برگ گلم، بدون همه زندگی مایی کوچکترین پژمردگی تو ما رو داغون میکنه بدون تو نفس کشیدن معنا نداره بدون تو شب و روزمون فرقی نداره بدون تو نه هوا میخوایم و نه قطره آبی و ذره نانی بدون تو هیچیم پس تا همیشه برای ما بمون.     دخترم دیشب میدونی چی شد. اتفاقی که شاید بارها واسه تو و ما بیفته و بارها دلمون بلرزه. یه اتفاق ظاهرا ساده ولی وقتی به اعماقش نگاه کنی وجودتو می لرزونه.   موقع شام بود و منم داشتم سفره رو میچیدم که طبق معمول همیشه شما شروع کردی به پذیرایی از خودت با نان.  یهوووووووووو دیدم یه چیزی گیر کرده تو گلوت. فکر کنم یه تیکه نان بود  آخه چیز دیگه ا...
20 آبان 1393

9 ماه مادری

دختر نازنینم، فروزانم، 9 ماه توی وجودم رشد کردی و منم عاشقی کردم و عشقت رو توی وجودم پروروندم. کلی واسه دیدنت انتظار کشیدم و کلی واسه داشتنت خدا رو شکر کردم. و حالا 9 ماهه کنارمی. صبحم با تو آغاز میشه و لبخندت منو تا خود خدا میرسونه. روزم با تو تموم میشه و صدای نفس کشیدنت آرومم میکنه. عطر تنت منو سرمست از داشتنت میکنه. 9 ماهه به خاطر تو از خواسته هام گذشتم و چقدر شیرین بود.  وقتی با وجود دیگران دنبال مامان میگردی، با غرور تو رو به آغوش کشیدم و چقدر به آغوش کشیدنتو دوست دارم. تو با صدای من آرومی و من با صدای تو. تو با لبخند من میخندی و من با لبخند تو. تو همه دنیای منی و من سرمست دنیای تو. برای من بمون تا ...
29 مهر 1393

پاییز.....

فروزانم، اولین بهار و تابستون عمرت تموم شد و حالا اولین پاییز عمرت از راه رسید. با اومدن هوای سرد و خشک شدن برگهای درخت حیاط، اومدن پاییز خودشو نشون داده.... این اولین باره که برگهای رنگی درختها رو میبینی....پاییز هزار رنگ. اولین پاییز.....میبینی پاییز چقده زیباست دخترم. ماه ها میان و میرن و فقط برای من و تو یه قاب عکس میمونه و خاطرات همون قاب عکس. صدای باد و خش خش برگهای پاییزی و غروب زود هنگام روزها برای ما تکرار میشه و باز هم تکرار خواهد شد. مهم نیست چند تا پاییز رو حس میکنی. مهم اینه که توی همه روزهای عمرت شاد باشی و بقیه هم از بودن در کنارت شاد باشن. توی غروبهایی که خیلیها میگن دلمون میگیره دلت نگیره و دلهای دیگران ...
21 مهر 1393

گاهی وقتها، بعضی روزها.....

گاهی وقتها، بعضی روزها، بدجوری دلم میگیره باز یه بغض سرد و سنگین..........................   دختر برگ گلم، این روزها حال مامانی خیلی خوب نیست. نمیدونم چرا........ خسته ام و حال و حوصله کارایی که دوست دارمو ندارم. فقط وقتی میبینمت و برام میخندی آرومم. دوست دارم خوب باشم چون حال و هوای من میشه حال و هوای دخترکم. کاش که این روزها بگذره. کاش..... میدونم باید قوی بود تا این روزها بگذره. هیچ وقت نمیشه که حال تو خوب باشه. میدونم نمیشه همیشه شاد باشی. نمیشه همیشه خوش باشی. روزهای ناخوشی هم هست. روزهای خستگی هم هست. روزهایی هست که دلت بخواد کسی رو داشته باشی تا براش دردودل کنی. روزهایی خواهی داشت که دلت پر غص...
10 ارديبهشت 1393