گاهی وقتها، بعضی روزها.....
گاهی وقتها، بعضی روزها، بدجوری دلم میگیره
باز یه بغض سرد و سنگین..........................
دختر برگ گلم، این روزها حال مامانی خیلی خوب نیست. نمیدونم چرا........
خسته ام و حال و حوصله کارایی که دوست دارمو ندارم.
فقط وقتی میبینمت و برام میخندی آرومم.
دوست دارم خوب باشم چون حال و هوای من میشه حال و هوای دخترکم.
کاش که این روزها بگذره. کاش.....
میدونم باید قوی بود تا این روزها بگذره.
هیچ وقت نمیشه که حال تو خوب باشه. میدونم نمیشه همیشه شاد باشی. نمیشه همیشه خوش باشی.
روزهای ناخوشی هم هست. روزهای خستگی هم هست. روزهایی هست که دلت بخواد کسی رو داشته
باشی تا براش دردودل کنی. روزهایی خواهی داشت که دلت پر غصه باشه.
من برات همیشه شادی میخوام ولی میدونم واقعیت چیز دیگه ایه.
فقط میخوام که هر جا دلت غصه دار شد قوی باشی و ایمان بتونه تو رو محکم و قوی نگه داره. هیچ وقت از سختیها نترس.
خدا همیشه هواتو داره. من ازش میخوام خصوصی هواتو داشته باشه.
بدون آغوش من و دستای پدرت همیشه پناه خستگیهات میمونه. همیشه کنارتیم دخترم. مطمئن باش.
هر کجا ترسیدی، از سفر لرزیدی، فقط آهسته بگو *من خدا را دارم*