یک ماه دیگه هم طی شد.... از لحظه آشنایی ما سه ماه میگذره.... سه ماهه من مادرم. دخترم هم بزرگ شده و حسابی خوش خنده... دیگه با خنده هاش دل همه رو میبره....دل مامان و باباشم حسابی برده....کجا؟؟؟؟؟؟؟ نمیدونم!!!!!! عید امسال دخملی من سه ماهگی رو طی میکرد... اولین نوروز... اولین سفر.... اولین عیدی.... فروزان کنار حوض ماهی حیاطمون این ماه دخملی حسابی وروجک شده. دیگه کلی جا به جا میشه... آروم و قرار نداره. حتی توی خواب هم... و بعد عید کاملا خوابش ...