تولد سه سالگی فروزان جونم
فروزان عزیزم؛ سه سال خندیدی و با خنده هایت دل کوچک خانه ما شاد شد.... سه ساله که رنگ و بوی خانه ما، رنگ شور به خود گرفته و ثانیه ها تند وتند روی ساعت آویخته به دیوار اتاق می دوند.... این روزها خونه همیشه تمیز و مرتب نیست و پر شده از رنگ های قشنگ اسباب بازیهایت... رخت اویز خونمون پر از لباسهای کوچولوی رنگارنگ و خوشگله...... این روزها همش حرفهای شیرین و جدیدی توی خونمون زده میشه و هر روز ما منتظر تازه هایی از تو هستیم.... این روزها باید خیلی مراقب رفتارمون باشه چون یکی هست که مدام مارو زیر نظر داده و کارامون و حرفهامونو میفهمه..... این روها من با تو خیلی شادم..... خدارو شکر که هستی......