روزی که تو رو دیدم عزیزدلم.........
گلکم می خوام از روزی که دیدمت برات بگم........ چند روز بعد از اینکه ازمایش دادم، رفتم سونو تا سن بارداریم رو بدونیم و این که تو هستی یا نه. سونو تو رو نشون نداد و فقط ساک حاملگی رو نشون داد.گفتن سن بارداری 5 هفته و 6 روزه وقتی رفتم دکتر و فهمید نینی اولم سقط شده احتمال داد چون دیده نشدی تو هم مشکوک به سقطی. دلهره گرفتم ولی میدونستم تو وجود داری و احساس مادر هیچ وقت اشتباه نمیکنه. خلاصه باید 10 روز صبر میکردم و دوباره میرفتم سونو.......... 11 خرداد بود.اینبار با بابایی رفتیم سونو و تو بودی ... کوچولوی کوچولو. وقتی صدای قلبت توی اتاق پیچید اشک تو چشام جمع شد. دست بابایی تو دستام بود و چشاش از خوش...