دخترکم 7 ماهه شده
دخملی مامان حسابی بزرگ شده ....
این ماه حسابی شیطون شده و به قول باباش شده وولوولک!
دور خودش میچرخه و حسابی غلط میزنه.
بیشتر دمر میخوابه.
واسه چهاردست و پا رفتن تلاش میکنه و سعی داره با تکیه دادن به کسی یا جایی وایسه.
خلاصه وروجک شده حسابی.....
فقط همیشه دوست داره کنارش باشی..زمان زیادی تنها نمیمونه و حتی موقع بازی کردن میخواد که کنارش باشی و اگه ببینه نیستی چنان گریه ای سر میده و اشک میریزه که بیا ببین
تازگیها هم خیلی جیغ میکشه عروسک من.........
اینم فروزان گلی......
تازگیها انگشتای دستشو کشف کرده ...قبلا انگار کلیت دستاش بود و حالا انگشتاش.....
با انگشتاش به تنهایی بازی میکنه...
همش سعی داره با یه دست، انگشتای دست دیگشو برداره
فروزان همچنان با روروکش راه میره البته بیشتر به سمت چپ و راست!!!!!
هر جا دلش بخواد میره و البته جاهایی که نباید بره، بیشتر میره
مثلا....
قربون خوابیدنت بره مامانی اکثرا دمر میخوابه. اینطوری...
فروزان و لباسهای مامان دوزش. لباس لیموییش هم رو خودم دوختم براش
توی این ماه عروسی دایی جونم داشتیم و حسابی دوروبر فروزان شلوغ بود و سرگرم....
امااااااااااااااااا.............
درست روز عروسی قبل تالار گریه های شدیدش شروع شد...هم بد خواب شده بود و هم دهانش عفونت زده بود...خیلی گریه و بیقراری کرد.....اصلا هیچی نفهمیدیم از عروسی
بردمش دکتر گفت عفونتش هم به خاطر این بوده که یه چیز الوده گذاشته دهنش
و با خوردن یه قطره تلخخخخخخ خوب شد. خداروشکر..
راستی این لباس عروس رو هم خودم برات دوختم مامانی
و حالااااااا............................
ننه نقلی من!!!!!!!!!!
دخملی دستاش توی این ماه عفونت کرده بود..چقده درد کشید دخترم....حتی باباشم میگفت صدای گریه اش مثه همیشه نیست....یه شب تا صبح روی پاهام بود تا اروم باشه و با استامینوفن تونستم اروم نگهش دارم و با خوردن انتی بیوتیک خوب شد خداروشکر... هنوزم با وجود گذشت یک ماه انگشتش مثه اول نشده.
آخر این ماه دخملی وزنش 8/800 و قدش 72 شده بود...