چهل روزگی خانم طلا
دختر برگ گلم، الان چهل روز از لحظه دیدارت میگذره...چهل هفته انتظار دیدنتو کشیدم و الان چهل
روزه تو رو به آغوش کشیدمو به خودم بالیدم.
چهل روز تو رو بوسیدم و خدا رو به خاطر داشتنت شکر کردم...
وقتی خودمو توی آینه میبینم که دخملم توی بغلمه باورم نمیشه که من، نرگس، الان مادرم ...
هنوزم باور نکردم. اون موقع است که اشک از چشام جاری میشه و میگم خدایا شکرت....
خدایا به خاطر این معجزه زیبا که توی آغوشمه ممنونم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی