اولین گام های فروزان
27 بهمن ماه، فروزان توی 1 سال و 1 ماه و 3 روزگیش اولین قدمهاشو با میل و اراده خودش برداشت.
البته قبلا با تشویق چند قدمی راه میرفت یعنی از 10 بهمن، اما حالا با میل خودش راه میره.
اولین قدمهایی که برداشتی شور و اشتیاق هم به وجودت قدم گذاشت و شادی توی وجود من .......
انگار همین دیروز بود که نشستی، چهاردست و پا رفتی و من با شوق، بزرگ شدنتو به تماشا نشستم.
چقدر منتظر بودم ببینم داری دنبال من چهاردست وپا میری و باز هم منتظر که روی پاهات واستی.
وقتی آروم بیدار میشدی، از صدای ساییدن پاهات روی فرش غرق شوق میشدم برای به آغوش کشیدنت.
همیشه از دیدن زانوهای قرمز رنگت دلم میلرزید و از ترس به زمین افتادنت وجودم شعله میکشید.
و امروز داری راه میری و باز هم بزرگ و بزرگتر میشی و من با هر لرزش پاهات پیر و پیرتر.........
خدا رو شکر که هستی و از بودنت جون دوباره ای میگیرم.
مبارکت باشه لحظه های شاد گام برداشتنت.
گامهایت استوار عروسک کوچولوی من.
دخترکم، قدمهاتو محکم بردار. توی گذر زندگی باید اونقده قوی باشی و گامهای بلندی برداری که زمونه نتونه تو رو ا پا دربیاره. به من و بابایی تکیه کن و با امید به خدا تو لحظه لحظه های زندگیت قدم بذار و پرواز کن. پرواز کن به سمت همه روشناییها.