12 ماهگی گیس گلابتونم
قلبونت برم موش موشی من!!!
قربون نشستن قشنگت، قشنگم!!!
این دمپایی یه داستان کوتاه داره!!!
گرگان که بودیم رفتیم بازار... از جلو مغازه کفش فروشی رد میشدیم و من کفشها رو به فروزان نشون دادم تا سرگرم بشه و فروزان گلی زوم کرد روی این دمپایی... منم گفتم هنوز که راه نیفتاده و اینکه این به پسرونه بیشتر میاد تا دخترونه، ولش کن براش بعدا میخرم. از اونجا که دور شدیم دیدم هنوز فروزان دمپایی رو نگاه میکنه.... چشم از اون برنمیداره. دلم نیومد و برگشتیم و مامانم براش دمپایی رو خرید.....
عزیزم حالت انگشتهاشو ببین!!!
کارتن سواری که آخرش شد خونه بازی فروزان!!!
هوای سرد زمستون و زمان کمی که فروزان میتونه بره دم در هال!!!
و چقده ذوق میکنه وقتی در هال براش باز میشه....
روزی که سومین دندون فروزان جوونه زد و فروزان کباب خور شده !! خودمونو به کباب سرای درباری دعوت کردیم
اولین روزی که فروزان از روی تخت پایین اومد..... شوق و ترس با هم قاطی شده!!!!
دخترعموهای نانازی.......
دست به نای نای فروزانم که حرف نداره!!!
دختر کدبانوی من!!
فرزوان بعد یه حموم، توی یه روز سرد زمستون
تنها جاییکه دست فروزان میرسه برای روشن و خاموش کردن لامپ اتاق!!!
اینو بدونید من نینی نیستم دیگه رو پاهام محکم وامیستم
دختر به این خوش تیپی کسی دیده تا حالا ؟؟
عاشق برق چشاتم......... همیشه شاد باشی عسلم